فرشته مرادي- کوههايي به هم تنيده در پيچ جاده حکايت از مردماني دارد که گرمي وجودشان سردي اورامان را لذت بخش ميکند.
منظرهاي زيبا که تو را با خود به رنگينترين لحظهها ميبرد و تو بايد خود را در آغوش جاده رها کني. وقتي به انتهاي جاده ميرسي، خانههايي آغاز ميشوند که بامشان حياط خانهاي ديگر است.
اينجا «اورامان تخت» است روستايي با قدمت چند صدساله با فرهنگ و آدابي يادگار دوران زرتشت. سرزمين ايرانيان اصيل، مهماننواز و مهربان.
مردمي که بکر ميزيند و عشيرهاي، کوچ هنوز به سبک طبيعت در ميان اين مردم معناي خود را حفظ کرده؛ از پاي کوه به دامنه و ارتفاعات بلندتر و بالعکس.
اورامان را «هزار ماسوله» نيز مينامند. اين محل اصالت خود را حفظ کرده و در کنار طبيعت زيباي آن، مدنيت و شهرنشيني منطقه، زيبايي خاصي به هزار ماسوله داده است.
اين مکان در دره شرقي، غربي با سراشيبي زياد در شمال کوههاي تخت در 63 کيلومتري جنوب مريوان واقع است.
خانههاي اين روستا بهطور کلي از سنگ ساخته شدهاند و داراي حالت راهپله مانندند. سقف خانهها را با تيرکهايي چوبي ميپوشانند. ارتفاعات اين منطقه در بهار و تابستان بسيار زيباست و در زمستان بسيار سرد، روستاي اورامان تخت يکي از جذابترين مناطق روستايي کردستان است که در کنار چشماندازهاي طبيعي آن، براي آيين مذهبي و قديمي در پير شهريار، مردم زيادي سالانه روانه آنجا ميشوند.
اين منطقه با انبوه کوهستانها و دشتهاي پهناور خود گياهان و جانوران متنوعي را در برگرفته که چشمانداز جنگلهاي زاگرس، منطقهاي به يادماندني براي طبيعت دوستان به وجود آورده است.
برخي از اين چشماندازها و جاذبههاي گردشگري در اورامان شامل چشمانداز دربند دزلي و ارتفاعات و دامنه سرسبز آن، آبشار ملور مناطق پيرامون آن که داراي آبي زلال که حاصل ذوب برفهاي ارتفاعات بالا دست آن است، زينتبخش کوههاي اين منطقه، چشمانداز مزارع پلکاني و معماري سنگي و روستاهاي پلکاني شکل است.
اورامان در زبان کردي «هورامان» نيز تلفظ ميشود که ناحيهاي وسيع و کوهستاني است و تا جنوب استان کردستان را در برميگيرد. در حقيقت روستاي اورامان بخشي از ناحيه اورامان محسوب ميشود.
زبان ساکنان اين منطقه به هورامي مشهور است. لهجه هورامي يکي از لهجههاي مشهور کردي است. از جاذبههاي گردشگري هورامان آتشکدههاي قديمي موجود در اين منطقه است که نشانگر زرتشتي بودن ساکنان آن قبل از اسلام است.
اين روستا پوشيده از درخت گردو، انار، انجير و توت است، اگر چه شرايط سخت در اين منطقه پا برجاست، ولي ساکنانش هنوز آداب و منش خود را حفظ کردهاند.
بافت اين روستا از لحاظ معماري به صورت پلکاني در شيب تند ساخته شده است و پشتبام منزل پايين به منزله حياط خانه بالا است. ديوار خانههايي که در اين روستا ساخته شدهاند، بهصورت خشکچيني يعني بدون استفاده از ملات و به طور هنرمندانه چيده شدهاند. مهمترين مصالح مورد استفاده در بناهاي اين روستا، سنگ و چوب است.
از آنجا که روستاي اورامان تخت در زمانهاي قديم مرکز فرمانروايي سلاطين محلي بوده است، اين روستا را تخت يعني پايتخت و مرکز سلطنت ناميدهاند. مردم اين روستا به زبان کردي اورامي سخن ميگويند.
اورامان تخت از ديرباز جلوهگاه هنر و تمدن غني و اصيل کردي بوده است. در اين ميان موسيقي جايگاهي ويژه و قابل تامل دارد.
«سياه چمانه چيد» و «کنالپل» از مهمترين ترانهها و نواهاي اين روستا هستند. پوشاک مردم روستاي اورامان تخت مانند ديگر روستاييان کردستان، لباسهاي محلي کردي با طرحها و رنگهاي زيبا و شاد است.
لباس مردان کرد اوراماني از چوخه، پانتول ملکي شال، دستار، فرنجي مکهبال تشکيل شده و گاهي نيز جافي، کلينجه، شالکلکه، دستار و پيراهن بلند هم ميپوشند.
قلقلان، بيلان، گرزه (گرزبازي) و همک و ممک از متداولترين بازيهاي مردم روستاي اورامان تخت است.
يکي از چشماندازهاي فرهنگي هورامان، جشن پيرشاليار است، گروهي آن را از شخصيتهاي قبل از اسلام ميدانند گروهي آن را بعد از اسلام دانسته و سکونتش را در روستا حدود 900 سال قبل ميدانند، درباره وي حکايتي وجود دارد که ميگويد: در زمانهاي بسيار درو در بخارا پادشاهي زندگي ميکرد که دختري داشت بهنام «بهارنار خاتون» اين دختر کر و لال بود و تمام حکما نتوانسته بودند بيماري او را علاج کنند. از سوي ديگر در منطقه اورامانات کردستان مردي به نام پير شاليار زندگي ميکرد که صاحب کرامات و معجزات بود و شهرتش عالمگير شده بود.
چون خير معجزات پير شاليار به بخارا ميرسد، شاه دخترش را همراه با برادرش بهنام شاليار سيار و عدهاي ديگر به منطقه اورامان کردستان ميفرستند. آنها وقتي به نزديکي روستايي که پير در آن زندگي ميکند ميرسند، دختر پادشاه احساس ميکند که گوشش شنوايي خود را به دست آورده و صداها را ميشنود.
از آنجا که پادشاه اعلام کرده بود که هر کس بيماري دخترش را علاج کند ميتواند او را به همسري برگزيند، پير شاليار قبولي ميکند و چون از مال دنيا چيزي نداشت، اهالي با کمک هم براي او جشن عروسي برگزار ميکنند و هر کدام از طوايف، بخشي از هزينهها و کارهاي اين مراسم را بهعهده ميگيرند.
پير شاليار قبل از مرگش وصيت ميکند تا آخر دنيا مراسم سالگرد عروسياش را همه ساله برگزار کنند.
مراسم باستاني پير شاليار در 2 زمان متفاوت در سال 15 ارديبهشت و 10بهمن ماه (همزمان با جشن سده زرتشتيها) برگزار ميشود، مراسم بهاره را کوهساري ميگويند که همزمان با طراوت و سرسبزي اورامان کردستان است و در آن به اجراي دفنوازي و ايراد سخنراني درباره شخصيت پير شاليار و توزيع نان محلي (کليره) ميپردازند.
مراسم زمستان هر ساله در 10 بهمن ماه به مدت 2 هفته برگزار ميشود. اهالي منطقه به اين مراسم، عروسي پير شاليار ميگويند.
برگزاري اين مراسم به عهده متولي آن است که در هر خانواده به صورت موروثي انجام ميشود. به هر تقدير هيچ يک از جاذبههاي بهشت کوچک را نميتوان آنگونه که حقيقت آن است، به وصف آورد.
اورامان جاذبههاي بسياري دارد که در قالب دو صد دفتر نگنجد، تنها ديدن از آن ميتواند ما را از يک بهشت کوچک زميني بهرهمند کند.