رامك صبحي - گروه هنر : نگراني از نرفتن مردم به موزهها و به ويژه در مورد نسل جوان، آشنا نبودن آنها با تاريخ و گذشته، هميشه به عنوان مشكلي كه بايد براي حل آن اقدامي عاجل كرد، مطرح ميشود. براي آن راههاي كوتاهمدتي هم پيشنهاد ميكنند، برگزاري هفته جهاني و روز جهاني موزه، رايگان كردن موزهها به مناسبتهاي خاص و ... در اين ميان آموزش و پرورش نيز سهم خود را دارد و سالياني است بردن دانشآموزان به موزهها جای ویژه ای در گردشهاي علمي و تفريحي دارد.
اما رفتن به موزه فقط يك عمل فيزيكي نيست - كه نكته اظهر من الشمس است – و تابع آداب و اخلاقياتي است. شايد يك جورهايي به سينما رفتن ميماند، شما بايد ابتدا قصد رفتن بكنيد و بعد فيلم موردنظرتان را با توجه به روحيات و علاقهمنديهايتان انتخاب كنيد. اگر تماشاگر حرفهاي باشيد. پيش از رفتن، اطلاعاتي پيرامون موضوع فيلم و كارگردان و بازيگرهايش به دست ميآوريد و بعد به سينما ميرويد، وقتي هم كه وارد سالن ميشويد سالهاست كه ديگر ميدانيد تخمه شكستن و سيگار كشيدن ممنوع است، يا نبايد بلند حرف بزنيد و ... البته اين نكات به طور نسبي در سينماهاي ما رعايت ميشود و حتما با خواندن این سطور ياد صداي ناخوشايند خوردن چيپس و پفك که هنوز هم در سالن های سینما به کرات شیده می شود، مي افتيد. اما بايد به آينده دلخوش داشت و خاطره انبوه پوست تخمههايي كه در تاريكي سالن سينما پا روي آن ميگذاشتيم را از ياد نبرد و به اين فكر كرد كه اين نكات حتي به طور نسبي در سينماي ما رعايت ميشود و حداقل آنهايي كه رعايت نميكنند، ميدانند كار چندان شايستهاي انجام نميدهند، این دانستن خود يك گام به جلو محسوب ميشود.
اما واقعا طي اين سالها چه اتفاقي باعث شد تا مردم به اين حداقل آگاهي و در مواردي آگاهي كامل برسند، در واقع چه اتفاقي غير از اطلاعرساني درست ميتواند چنين تاثيري داشته باشد، خيلي دور نيست آن روزهايي كه متصدي پاره كردن بليت سينما، به هنگام گرفتن بليت تذكر ميداد تخمه و آجيل نداريد و يا كنترلچي وقتي صداي شكستن تخمه را در سالن سينما ميشنيد، حتما تذكري ميداد، يا همين روزها اگر كسي خيلي بلند حرف بزند يا تلفن همراهش روشن باشد، مطمئن باشيد با تذكرهاي پياپي مردم مواجه ميشود.
اين وضعيت را مقايسه كنيد با بازديد مردم از موزهها و اطلاعرساني كه طي سالهاي اخير به مردم شده است، امسال وقتي در روز پنجم فروردين و رايگان بودن موزه، مردم بسياري براي بازديد به كاخ – موزهها رفتند. آه از نهاد مديران اين موزهها برآمد، چرا كه اغلب مردم نميدانستند بازديد از موزهها هم تابع آدابي است و شايد هم ميدانستند و در آن روز شلوغ ترجيح داده بودند به روي خودشان نياورند. هر چه بود وضعيتي نامطلوب را به وجود آورد. نمونههايي كه شاهدان از اين روز مثال ميآورند، حكايت از نبود يك فرهنگ عمومي در ارتباط با ديدار و بازديد از موزهها ميدهند. تعجب نكنيد ولي آن پدري كه از تذكر راهنما به فرزندش كه دست به تابلوي نقاشي ميزند، ناراحت ميشود و حتي اعتراض تندي ميكند، واقعا نميداند اين كار چه اثر تخريبي بر اين گنجينه تاريخي ميزند و يا آن كه روي فرشهاي قديمي پا ميگذارد، حتما فكر ميكند، راه رفتن روي فرش باعث مرغوبيت آن ميشود! چنين فردي شايد به راحتي روي يك اثر تاريخي چون تخت جمشيد هم يادگاري بنويسد و حتي تصور نكند اين عمل از وجوه گوناگوني به اين بنا خدشه وارد ميكند.
مردمي كه از موزهها بازديد ميكنند را در مجموع ميتوان به دو دسته كلي تقسيم كرد، آنهايي كه به دنبال گذراندن يك روز تعطيل خود هستند و اغلب هم به پارك و سينما ميروند و گاهي كه ميخواهند تنوعي در برنامهشان داشته باشند به كاخ – موزهها سر ميزنند، براي آنها چيدن گل از پارك تقريبا عملي مشابه دست زدن به يك اثر تاريخي است. اما دسته دوم خيلي آگاهانه به موزهها ميآيند و اغلب هم به سراغ موزههايي ميروند كه براي دسته اول ناشناخته و مهجور است. در اين ميان تكليف دسته دوم روشن است آنها چون آگاهانه انتخاب ميكنند، تا حدودي با آداب و فرهنگ موزه رفتن هم آشنا هستند و كمتر مشكلي به وجود ميآورند. البته در اين مورد هم هستند خانوادههايي كه فقط به تقاضاي اقوامشان كه در خارج زندگي ميكنند و به ايران مسافرت كردهاند، راه به موزهها مييابند و حتما به توصيهها و هشدارهاي اقوامشان گوش ميكنند.
اما در مورد دسته دوم، فقط گلايه، افسوس و بيان اين ندانم كاريها به طور قطع و يقين راه به جايي نميبرد و به جاي همه اين كارها بايد فرهنگ موزه رفتن را آموزش داد. براي اين كار هم نياز به يك حركت عمومي وجود دارد. اگر چه يك سازمان مشخص بايد متولي و ناظر اين حركت باشد، كه به طور قطع اين مهم برعهده سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است. اما سازمانها و نهادهايي هم ميتوانند در اين ارتباط به ياري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بيايند. براي نمونه حركتي كه با عنوان بازديد هدفمند دانشآموزان از موزهها، به همت انجمن دوستداران يادگارهاي ميراث فرهنگي انجام ميشود، تاثير مطلوبي بر دانشآموزاني كه به ديدن موزهها همراه با راهنماهاي اين انجمن ميروند خواهد داشت و خانوادههاي آنها نيز از اين تاثير بيبهره نخواهند ماند. اين دانشآموزان حتما شنيدهها و ديدههاي خود را با خانوادهشان در ميان ميگذارند و براي آنها موزه را دوباره تعريف ميكنند و ميگويند براي رفتن به موزه چه بايد كرد و در موزه چگونه بايد بود و حتي به چه طريق از اين گنجينههاي تاريخي به تمامي لذت برد.
سازمانها و نهادها و انجمنهاي ديگر هم به همين صورت ميتوانند در اين امر مشاركت داشته باشند، سازمانهايي چون صدا و سيما يا آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و ... با برنامهريزيهاي بلندمدت و كوتاهمدت توانايي تاثيرگذاري در اين زمينه را دارند