زندگی کتابی است ، که بدون سفر یک صفحه آن بیشتر خوانده نمی شود.

                                                                                                                      

 

روح الله طاهرخاني تاكستاني - نوروز بزرگترين جشن ملي ايرانيان است.جشن رستاخيز طبيعت و تجديد زندگي است.جشن حركت ،جنبش، تكاپو و كار است.جشن طبيعت است، عيد نوروز و گرامي بودن آن نزد ايرانيان بسيار قديم و كهن است.
ابوريحان بيروني كه نوشته هايش در زمينه ي نوروز غني ترين و معتبرترين آثار مكتوب است، مي گويد: «نخستين روز است از فروردين و ازاين جهت روز نو نام كردند كه پيشاني سال نو است.»

لغت پهلوي كلمه ي نوروز نگ روز(Nogruz) است.در لغت نامه دهخدا آمده است كه خداي تعالي در اين روز (نوروز) عالم را آفريد و هر هفت كوكب در اوج تدوير بودند و اوجات همه در نقطه اول حمل بودند.
مهرداد بهار در كتاب «اساطير ايراني » بر آن است كه مي توان اين جشن را به روزگار اني منسوب داشت كه اقوام ايراني و هند خورشيد را ايزدي بزرگ مي شمردند.
همه متون كهن نوروز را به جمشيد نسبت داده اند ،علتش محبوبيت چهره و شخصيت جمشيد است كه تنها جلوه ي اسطوره اش براي ما بازمانده .
گروهي از انديشمندان برآنندكه نوروز نمادي از يكتا پرستي ايرانيان است زيرا به گفته برخي از خاور شناسان ايرانياني كه اززمان فرمانروايي تهمورث ستاره پرست بوده اند در عهد جمشيد مزدا پرست شده اند.
جشن نوروز يكي از جشن هاي كهن ايراني است البته اين بدان معنا نيست كه نوروز خاص ايراني ها است و ديگراقوام چنين جشني نداشته اند ، مي دانيم كه جشن سال نو در مصر،بين النهرين ،هند،تاجيكستان ،افغانستان و ممالك ديگر برگزار مي شد.اما ايراني ها شايد جزء اقوام معدودي اند كه اين جشن را به شيوه ي خاص خود هر ساله بر گزار كرده اند و تاكنون زنده نگاه داشته اند.
پس از اسلام هم با گذاشتن قرآن و كتاب آسماني بر سر سفره هاي نوروزي به قداست آن افزودند تا اين سنت را هر چه پر بارتر حفظ كنند.
اما مردم تاكستان از جمله وفاداران ميراث باستاني ايران عزيز هستند وبا برخورداري از فرهنگي والا يكي از قديمي ترين سنن مناسك و آداب و رسوم را به شيوه سنتي حفظ نموده اند .فرهنگ اين منطقه ميراث ريشه دار و گسترده اي است كه با پيشينه ي چند هزار ساله بر تارك فرهنگ ايران كهن مي درخشد. آزاد مردان بزرگ و دلاوري در اين سرزمين زندگي كرده اند و در احياي سنت ها ،مواريث قومي وملي خويش كوشا بوده اند.دراين مقوله كه جنبه تحقيق ميداني دارد سعي و همت ما بر آن بوده كه با كنكاش پيرامون گوشه اي ازآداب و رسومي كه مربوط به آيين هاي نوروزي در بين تات زبانان تاكستان است واز اذهان و يادها فراموش شده يا خواهد شد را معرفي مي نمايم، در اين راستا بود كه در رگهاي دود زده ،مسدود و پير شهر با تعدادي از فضلاي شهر به مصاحبه و گفتگو نشستم و حاصل آن مصاحبه و گفتگو ،تحقيق ذيل است كه ارائه مي گردد.
معمولا مجموعه ي آيين هاي نوروزي تات هاي تاكستان از چها رشنبه سوري آغاز مي گردد وبا آيين سيزده بدر نوروز پايان مي پذيرد.اما در تاكستان اين آيين در ده يا پانزده روز مانده به نوروز با ترانه هاي پيش قراولان نوروز (نوروز نامه خوان ها) كه به « نوروز نو سال» معروف اندشروع مي شود.

نوروز نامه خوان ها و نوروز نامه خواني

نوروز نامه خوانها اكثرا اهل شمال يا طالقان بودند و چند روز مانده به چهار شنبه سوري مي آمدند و ترانه هاي نوروزي مي خواندند وبه عنوان يادآوري كننده نوروز و نوروز نوسال معروف بودند .اينها در به در مي رفتند و ترانه هاي نوروز ي مي خواندند نوروز نوسال خوانان دو نفر بودند و كيسه اي به گردنشان آويزان مي كردند و شعر ها و ترانه هايي براي آمدن سال نو مي خواندند. هر خانواده اي نيز به فرا خور وسعش به نوروز نامه خوان ها هديه اي مي دادند هديه ها يا نقدي از قبيل پول ويا غير نقدي از قبيل قند ، چاي ،كشمش وبادام بودند.
نوروز در فرهنگ تات
نوروز جشن ملي ايران و تات زبانان ،جشن تجديد پيمان دوستي ،صميميت و زدودن غبار كينه و دشمني است در اين ايام عواطف عميق تات ها را رنگي سبز و تازه زده مي شود . نوروز راكه قرن ها ست در هر فراز و نشيب در حد توان با شكوه در خور توجه برگزار مي شده مغتنم شمرده اند و بين تات ها جشن تجديد ميثاق صميميت و جشن مهر وآشتي است.
نوروز يكي از شاديهاي هزاران ساله و گرامي ترين جشن همبستگي قومي و ملي ايران ، علل الخصوص برگزاري آن نمايان گر اصالت ،هويت ،جاودانگي و نشانه اي از جلوه هاي روح ملت تات زبان تاكستان است.خردمندي و دانايي قوم تات در وفاداري نسبت به سنن و مواريث ملي شان به وضوح مشاهده مي شود . تات ها ايام نوروز را مقدس مي دانند و تقدس اين ايام و احترام به آن و تجليل از اين ايام به حدي براي تات زبانان گرامي و درخور توجه است كه تات زبانان تاكستان در پاييز هر سال كه محصولاتشان را جمع آوري مي كردند ضمن تدارك لباس و غذا و غيره سهم نوروز را اول جدا مي كردند به طوري كه حتما خودشان را پايبند به رسومات نوروز مي دانستند و حتي از لباس خود مي زدند يا اينكه براي خوردن پلوي عيد ديگ يا شيئي را گرو مي گذاشتند تا اينكه نسبت به بجاي آوردن رسوم قصوري از خود نشان نداد باشند .در نوروز تمام كينه و كدورت ها رخت بر مي بستند و دوران صلح ،صفا ،صميميت و آشتي بود.

مقدمات نوروز

براي جشن نوروز از اسفند ماه هر سال مقدماتي فراهم مي شود تا به مرور براي روز عيد تمام كارها آماده باشد بعضي از مقدمات نوروز بدين شرح است :
1-از چند روز پيش از عيد جنب و جوشي جدي و تداركاتي حساب شده در خانه ها بوجود مي آيد . خانه ها را زنهاي تاكستاني تميز و نظيف مي كنند . در خانه ها بايد تمام وسايل گردگيري ، پاك و تميز شود . ظرفهاي مسي را به رويگر مي دهند و به اصطلاح « سفيد » مي كنند . ظروف غيره مسي را هم بايد حتماً براي عيد سشتشوي مجدد داد تمام فرش هاي خانه را زنها از قالي ، قاليچه، گليم ، نمد و غيره را در منزل يا خارج از منزل كنار موتور خانه هاي آب كه در سطح شهر وجود دارند مي شويند. لحاف و تشك را مي شكافند رويه و آستر آنها را مي شويند پشم آنها را تجديد مي كنند . يا دوباره مي شويند و به حلاجي مي دهند حياط و اتاق ها را تا جايي كه برايشان مقدور است تميز مي كنند و بدين صورت كه ابتدا گل سفت را با كاه مخلوط مي كنند و به وسيله آن چاله چوله هاي ديوار خانه هاي اندروني و بيروني را مي پوشانند و ديگر اينكه خاك رُس را داخل آب له مي كردند و به صورت گل آلود مي شد و كاه نرم را كه از قبل غربيل شده بود به آن اضافه مي كردند و به وسيله ي پارچه اي به نام «ليته» Liteh با آن آغشته مي كردند و به ديوارها مي ماليدند كه آثار خرابي خانه را از بين ببرد گل سفت همراه كاه را «سيم گيل» Simgil و گل آغشته به خاك رُس با كاه نرم را «لاويّه» Laviyh مي ناميدند و يا اينكه از گچ و خاك رُس دوغابي درست مي كردند و يك متر بالاتر اصطلاحاً «لاويّه» را از اين دوغاب گچ و خاك رس سفيد مي كردند و اصطلاحاً به آن «ايسبيه لاويّه» Esbiyh Laviyh مي گفتند و به اصطلاح فارسها خانه سفيد كني مي كردند . تا آثار دود و كثافت كرسي زمستان برطرف شود و آنچنان كه سال نو مي شود حياط اندرون و بيروني هم يك لباس نو بپوشند .
2-از چند روز قبل زا عيد آجيل معمولي تاكستاني ها كه مخلوطي از كشمش ، مغز بادام ، مغز هسته زردآلو ، نخود و نقل بود تهيه مي شد .
3-شيريني هاي عيد غالباً نان ولي عهدي ، زنجفيلي و غيره بود اما تات ها چند روز قبل از اينكه نوروز فرا رسد نان هاي شيرين محلي بخصوصي براي ايام عيد تدارك مي ديدند يكي نان شيريني بنام « شيرينه گيرديِهِ» Sirineh girdiyh كه شبيه شيرمال است و مخلوطي از دوشاب انگور ، شير‌،آرد ، آب ، زردچوبه و جوش شيرين كه روي آن را با زرده تخم مرغ و شير تزيين و رنگ مي كردند و در تنور طبخ مي شد . هم چنين نوعي نان شيرين كلوچه اي مانند بنام «اَگِردَك» Agerdak بود كه مخلوطي از همان نان شيرمال فوق است به اضافه ي اينكه آن را با روغن طبخ مي كردند و بسيار لذيذ و خوشمزه مي باشد و هم چنين نوعي نان قندي به نام «قاق» از شهر مي خريدند .
4-از دو هفته به عيد تهيه سبزه ي عيد را مي بينند ، يعني مقداري گندم ، عدس ، ماش يا تره تيزك سبز مي كنند در تهيه ي سبزه ي عيد بعضي ها تفنن زيادي به خرج مي دهند و سليقه هاي بخصوصي دارند .
5-يكي ديگر از مقدمات نوروز تهيه تخم مرغ رنگي و آب پز شده است . تخم مرغ را با ادويه هاي رنگي يا پوست پياز و يا پوست انار و … رنگي مي كنند و به رنگهاي گوناگون در مي آورند و براي دادن عيدي يا گذاشتن بر سر سفره عيد آماده مي كنند.

DESIGN BY SOORI
تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت برای مدیران این سایت محفوظ می باشد